آخرین روزهای خرداد ماه،سومین ماه تولدت.....
دختر گلم
الان نیمه شب هست شما کوچولوی ناز خوابی
و من میخوام مطلب بنویسم،چند روزه که وقتی روی زمین میذاشتمت خودت رو پرت میکردی به یه طرف و به صورت میفتادی رو زمین،امشب کار جالبی کردی و آن اینکه تقریبا 90% فرآیند غلت زدن رو انجام دادی
خیلی جالب میفتادی به شکم روزمین و تلاش برای ادامه غلت،خوب خدا رو صد هزار مرتبه شکر.
امروز دنبال آتلیه بودم،آتلیه تخصصی کودک
اول زنگ زدم سها،چون قرار بود با خاله مارال بریم.بعد برا خاله کاری پیش اومد چون من عجله داشتم،قرار شد بابایی ما رو ببره که گفت بهتره شمال شرق یه آتلیه تخصصی کودک پیدا کنیم.
بالاخره بعد کلی سرچ،یه آتلیه کودک توی حکیمیه پبدا کردم.توی سایتش نمونه کارهاشو دیدم.بد نبود ولی بهتر هم میتونست باشه.خلاصه امشب دو سه دست لباس برات کنار گذاشتم که ان شاالله فردا بریم آتلیه.
9جای صورتت رو با ناخن زخم کردی دختر.نمیگی فردا تو عکس زشت میشی
امیدوارم از آتلیه ای که میریم خوشم بیاد............